صفحۀ اصلی

۱۳۹۴ دی ۲۰, یکشنبه

پیشینۀ صنعت قالین بافی در افغانستان

نوشتۀ: سعید محمد زبیر صدیقیان
قالین یکی از محصولات خیلی قدیمی و باستانی بشر میباشد که در ابتدا زادۀ احتیاج و برای رفع مشکلات به وجود آمد. اساساَ قالین را به اقوام کوچی و سوار کار مربوط می دانند.

قالین یکی از محصولات خیلی قدیمی و باستانی بشر میباشد که 
در ابتدا زادۀ احتیاج و برای رفع مشکلات به وجود آمد. اساساَ قالین را به اقوام کوچی و سوار کار مربوط می دانند. زیرا بشر در آن زمان ها محتاج به وسیلۀ بود که از یک جانب سبب دفاع از رطوبت و از جانب دیگر موجب گرمی و رفع سردی گردد و گذشته از آن سهل الانتقال باشد. یعنی به صورت سریع مورد استفاده قرار گرفته بتواند به ترتیبی که به صورت سریع بالای زمین هموار و حین کوچیدن از یک محل به محل دیگر به صورت زود  و عملی جمع و بالای حیوان بار شده بتواند. 
از این رو شرط اساسی آن را رمه داری و داشتن پشم کافی ای که قابلیت قالین بافی را داشته باشد می دانند که به این ترتیب قالین بافی از روی احتیاج بوجود آمده در طول تاریخ موقف خود را حفظ نموده و امروز شکل یک صنعت باستانی ممالک مولد آن را بخود اختیار نموده است.
در ازمنۀ قدیم آثوری ها و بابلی ها (قرن ٩ قبل از میلاد) قالین را می شناختند. عمارت ها و قصر های خود را قالین فرش می کردند و حتی قالین را زیب دیوار های خود نیز می ساختند. در انجیل در سورۀ دوم و آیۀ ٣٦ ترتیب ساخت قالین توضیح گردیده است. طور مثال در فصل ٣٥ و آیۀ ٣٥ کتاب مذکور چنین گفته شده است که قلب شما با علم مملو میباشد از الوان آبی و سرخ و بدین وسیله شما یک وظیفه و کار با صنعت و پر ارزش را برای زندگی خود ایفا می نمایید.
همچنان در آیۀ ١٠٤ در انجیل، زیبایی آسمان با قشنگی قالین تشبیه میگردد. همین طور در بارۀ مواد رنگ قالین نیز در انجیل تذکراتی به عمل آمده است. چنانچه در سورۀ ٢ فصل ٣٥ در آیات ٢٣٦ و ٢٥ الوان نیلی و سرخ منحیث رنگ های اساسی قالین ذکر گردیده است. (دلچسپ است که رنگ های قالین های افغانی را همین دو رنگ تشکیل میدهد. زیرا از قرن ها به این طرف رنگ نیلی و سرخ در بافت قالین های افغانی مورد استفاده می باشد).
قالین در افغانستان نیز یکی از محصولات خیلی باستانی و قدیمی میباشد و گذشته از آن این مملکت قلب آسیا  وطن قبیله های کوچی، اسپ سوار و رمه دار بوده و از این رو یکی از مراکز عمدۀ بافت قالین به شمار میرود که خوشبختانه تا امروز این موقعیت خود را حفظ نموده است زیرا تا حال رمه داری و بافت قالین با هم مرتبط میباشد. اقوام مختلفه که به شغل قالین بافی شهرت دارند دارای رمه های گوسفند اند یا بعضاَ اقوام قالین باف قصداَ به منظور تهیۀ پشم اعلی و قالین بهتر رمه های گوسفند نگهداری می دارند تا پشم در جۀ اعلی برای بافت قالین خویش بدست آورند.  چنانچه بافنده های درجه اول در موری چاق ولایات بادغیس، هرات و غیره منابع بافت قالین در افغانستان تا امروز نیز بجز از پشم بره گوسفندی رمه های شخصی خود و از دیگر پشم ها برای قالین موری یک تاره و دو تاره خود و سایر قالین های دارای کیفیت اعلی استفاده می نمایند و همچنین دارندگان رمه های قره قل از پشم قره قلی برای این صنعت استفاده به عمل می آورند.
افغانستان در ازمنۀ تاریخ قدیم به نام آریانا در قرون وسطی (قرون ٥ الی ١٩) به نام خراسان یاد میگردید که این اسمای قدیمی افغانستان نیز توسط قالین های افغانی به دنیای خارج معرفی گردیده است.
در بعضی از آثار اروپایی، قالین های قدیم ایرانی به دو دسته : ایرانی و ایران ـ آریایی تفریق گردیده و نیز دیزاین سبک و الوان آنها از هم دیگر تفریق گردیده که همین قالین های ایرانی ـ آریایی اساساَ مراد از محصولات قالین آریانا یعنی افغانستان قدیم بوده است. چون توسط تجار ایرانی به بازار های خارج عرضه میگردید از اینرو به کلمه های آریایی لفظ ایرانی نیز ازدیاد گردیده است. طوری که تذکر یافت افغانستان از نگاۀ تاریخ در دوره های خیلی قدیم مهد بافت این صنعت بود چنانچه اسکندر مقدونی (٣٣٤ ق.م) نیز از غنمیمت گرفتن قالین های زیبا در این سرزمین یاد آور گردیده و به مادر خود (المپیا) قالین های قیمت بها را از شرق سوغات برده است.
در دورۀ اسلامی خصوصاَ در عصر غزنویان (٩٩٩ ـ ١١٥٠ میلادی) در شهر های مختلف قلمرو تحت نفوذ شان مخصوصاَ در نواحی اطراف (باکتریا) یا بلخ که به عربی آن را (ام البلاد) یا مادر شهر ها می نامیدند، قالین باب منحیث فرش و سامان زینتی منزل مورد استفاده قرار میگرفت. تقریباَ در همین دوره یعنی برای اولین بار قالین به منظور استفاده برای عبادت یعنی جای نماز بافت گردیده است. چنانچه قدیمی ترین جای نماز در موزیم صنایع مستظرفه اسلامی در موزیم قاهره میباشد که دارای نقش محراب بوده و در ماۀ رمضان سال ٩٠٢ هجری ساخته شده است که ساخت کارگاه های قالین بافی خراسان است. (ماخذ "قالین های شرقی"، اثر روبرت وکلاچی،  چاپ فریبورگ سال ١٩٦٨).
همچنین در اثر علمی دیگر مربوط به قالین تحت عنوان "علم قالین های شرقی" نوشتۀ گ یاور واورندی ـ  چاپ لبزیک سال ١٩٢٢) نخستن معلومات در بارۀ قالین های شرقی انواع دیزاین و گل های آن به وسیلۀ مورخین عربی در قرن وسطی برای اروپاییان داده شده است.
بافت قالین در شرق در قرن هفتم میلادی به اوج ترقی خود رسیده و مدارج مختلف انکشاف خود را طی نمود. مخصوصاَ در عصر ساسانی ها، اعراب غنایم زیادی از قالین بدست آوردند که تا حال حفاظت گردیده است. در قرون چهارده و پانزدۀ میلادی در دورۀ تیموریان که عصر انکشاف علم و صنایع مستظرفه و مخصوصاَ نقاشی و مینیاتور بود قالین افغانی مخصوصاَ سبک هرات به اوج ارتقای خود رسید و تا امروز شهرت خود را به حیث یک منبع سبک مخصوص قالین و منبع تولید عالیترین قالین های افغانی حفظ نموده است. چنانچه (روبرت کلاچی) در کتاب متذکرۀ خود زیبایی و خوبی دیزاین قالین هراتی را که مخصوص آن نواحی میباشد شرح داده است. او در عین اثر خود در صفحۀ هفتاد و هشتم می نگارد که قالین های که به نام اصفهان به اروپا صادر گردیده به استثنای بعضی محصولات ساخت اصفهان اکثراَ متعلق به هرات میباشد.
هکذا (هرمین هاک) در اثر خود بنام (ایچ ـ تی ـ پنج) چاپ ١٩٥٦ تحت عنوان (قالین های اصیل) چنین می نگارد "مانند نمونه و سبک سرابند سبک هراتی تقریباَ کلیه ساحه های بافت قالین به استثنای جنس ترکمنی را تحت تاثیر خود در آورده است". از آن چنین استنباط میگردد که سبک و دیزاین هرات بر منابع قالین و بافت قالین در ساحات همجوار خود تاثیر بارزی وارد نموده. مخصوصاَ تاثیرات سبک هرات به بعضی از انواع قالین های ایران و اناتولیه به صورت واضح هویدا می باشد.
(آدم اولی ریوس) کتابدار (هرسوک فان شلیزویک) که در سال ١٦٣٩با خود او جهت دیدن ممالک مشرق زمین به شرق سفر نموده بود در خاطرات خود چنین می نگارد "در خراسان صنعت قالین هرات مرا متحیر ساخته بود. در آنجا عدۀ کثیری از تاجران هندی را دیدم". کتاب قالین های شرقی.
دیزاین هرات در این عص تحت تاثیر نقاشی و میناتوری استاد بزرگ افغانستان مشهور به بهزاد در آمده و گذشته از آن و الوانی که در تحت قالینچه سبک هرات به کار برده شده عبارتند از رنگ های طبیعی بوده که از ریشۀ زردآلو برای رنگ نصواری، پوست انار برای زرد کاهی و همچنان ریشۀ رودن بدست می آمد. در بعضی مناطق هرات و بادغیس حتی تا امروز استحصال رنگ از این نوع نباتات مروج میباشد.
صنعت قالین بافی در افغانستان از این عصر ببعد رو به انکشاف گذاشت و قالین های افغانی در قرن های ١٧ و ١٨ میلادی به پیمانۀ وسیع از افغانستان توسط دیگران صادر گردید. در ابتدا قالین برای استفادۀ خانواده ها و تحایف به سلاطین ساخته می شد و کمتر جنبۀ تجارتی داشت. گاهی که برای تجارت مورد استفاده قرار میگرفت توسط تجار خارجی معمولاَ تجار ممالک همجوار افغانستان خریداری و به سایر مارکیت های جهان عرضه میگردید. در این باره در صحفۀ ٦٧ کتاب "علم قالین های شرقی" چنین میخوانیم " در قرن نزده نماینده های سیار تجار اروپایی به مراکز عمدۀ تولید قالین سفر می نمودند. یکی از این مراکز عمدۀ فروش قالین های افغانی و بلوچی افغانی توسط تاجران روسی (روسیۀ تزاری) به مارکیت های اروپایی عرضه میگردید. قالین های بلوچ از نگاۀ رنگ و دیزاین و بافت خود در بین سایر قالین های افغانی متمایز می باشد".
کلاچی در صفحۀ ٢١٢ کتاب خود می نگارد که در قرن هشت قالین های ساخت هرات در بازار های لندن یک متاع تجارتی قابل توجه بود. نامبرده در صفحۀ ٢١ در بارۀ نمونۀ دیزاین و حاشیۀ قالین های شهر هرات که خاصتاَ توسط برگ های زیاد در حاشیۀ خود مشخص گردیده چنین توضیحات میدهد " قالین های افغانی شهر هرات به گل و برگ و دیزاین های مشخص تزئین گردیده است. این گل و برگ طوری تنظیم شده که اشکال مختلفۀ دیگری از قبیل شکل حیوانات مثل ماهی و غیره را به میان آورده و حاشیۀ این قالین ها به ذات خود اشکال و دیزاین برازندۀ دیگری را حایز است که از مشخصات معین بافت هرات میباشد".
بعد از جنگ دوم جهانی قالین های افغانی به وسیلۀ بازار های لندن خریداری و به سایر نقاط به فروش رسید. در این زمان نماینده گی های متعددی افغانی در لندن تاسیس گردیده است.
با وجودی که قالین های افغانی در ازمنۀ گذشته به بازار های اروپایی توسط اشخاص ثالث عرضه میگردید و افغانستان با دنیای غرب کمتر ارتباط تجارتی قایم کرده بود با وصف آن قالین افغانی شهرت خود را حفظ نموده و به حیث محصول این مملکت باستانی افغانی، شرقی معرفی گردید. چنانچه (اولیرشین شیورمن) در صفحات ٦٣ و ٦٤ کتاب خود نسبت قالین افغانی تذکراتی به عمل آورده است. او در صفحۀ ٦٤ کتاب خود رسم قالین قدیمی افغانی را که ٢٠٠ x ٢٩٣ سانتی متر عرض و طول داشت به منظور معرفی بهتر قالین افغانی چاپ و در بارۀ آن چنین تبصره نموده است که قالین های افغانی نیز نظر به منبع تولیدی خود مشخصات معینۀ شکل و دیزاین خود را دارا می باشد و نظر به همین مشخصات که خاصۀ هر منطقه می باشد قالین های ساخت قرقین، خیوه و غیره به صورت واضح از هم تفریق می شود. نامبره در صفحۀ ٦٣ کتاب خود در بارۀ فعالیت های بلوچ افغانی نیز توضیحات داده و فرق قالین بلوچ و سایر انواع قالین های افغانی مربوط به رنگ های مختلف آن می داند.
هیرمن هاک در صفحۀ ٥٨ کتاب خود به نام قالین های اصیل می نگارد " کسانی که آرزو دارند به معرفت و شناسایی قالین شرقی به صورت عمیق وارد شوند باید از همه اولتر موقعیت جفرافیایی منابع تولیدی قالین ها را مورد مطالعه قرار بدهند و همین طور هر کسی که آرزو دارد قالین های شرقی را نظر به منابع تولیدی آن از همدیگر تشخیص نماید باید بداند که قالین های شرقی مربوط به یکی از منابع مهم چهار گانه قالین می باشد و باید که این ارتباط به صورت سیستماتیک صورت بگیرد. در غیر آن ولو که یک اندازه معلومات هم راجع به آن به دست بیاید باز هم یک تحقیق مغشوش و غیر مطمین خواهد بود. این منابع چهار گانه عبارتند از اناتولیه، قفقاز و ارمنستان، فارس و بالاخره آسیای مرکزی به شمول ترکستان و ترکمنستان و ممالک جنوبی آنها بخارا و افغانستان و بلوچستان".
رودلف لوی گی در اثر خود قالین های ایرانی و افغانی را با یک دیگر مقایسه نموده می نگارد که قالین های ایرانی معمولاَ با شکل نباتات و گل و شگوفه و شاخ و برگ که همۀ ان با یک دیگر تشابه و هماهنگی دارد مزین می باشد در حالی که دیزاین و نقاشی قالین های کوچی های افغانی اکثر دارای اشکال هندسی طبیعی می باشد که به صورت مناسب بالای سطح قالین منقسم بوده و اکثراَ آن نقش ها بدون یکنواختی پهلوی هم قرار گرفته اند و یا به صورت خطی با هم پیوست می باشند.
در این مورد باید متذکر شد که دیزاین شکل و نقاشی قالین های افغانی در جریان قرون متمادی به وجود آمده. زیرا در ازمنۀ قدیم قالین در افغانستان صد فیصد توسط طبقات نسوان بافت میشد و در حال حاضر اکثر آن توسط این طبقه بافته و تکمیل میشود. همه این دیزاین ها نقش ها و گل ها در قالین های افغانی زادۀ تخیلات و استعدادی فکر دوشیزه گان جوان افغانی بوده است. (چون زنان طبعاَ علاقۀ خاص به زیبایی و زیب و زینت و آرایش دارد). لهذا در حین بافت قالین به فکر و تخیل حیات آیندۀ خود افتاده تخیلات و استعداد های فکری خود را در قالین های افغانی مجسم نموده اند. هر گل و دیزاین قالین افغانی به صفت یک شکل مستقل و مشتمل از اجزای جداگانه می باشد. این دیزاین ها و اشکال قالین افغانی از شکل زیورات دوشیزگان جوان، ظروف خانه، شکل اطفال و بعضی از اجزای زیورات خانه مانند بادامچه، جزو از زیورات نقره متداول خانم های افغانستان چمچه گل ( که این اصطلاح از سامان و وسایل آشپزخانه اشتقاق شده ) آدم حق (شکل طفل خورد) کونجک گل (حمایل گردن دوشیزگان) قاچ ناگ (شاخ قُچ) تنگه گل (سکۀ قدیم) که تنگه نامیده میشد، اشکال گندم که دو شیزگان جوان مناطق مختلف افغانستان به کلاه های خویش می بندند، منبع گرفته است. همۀ این اصطلاحات  مربوط به دوشیزگان و حیات آیندۀ آنها می باشد و از اینرو مقایسۀ فوق نویسندۀ غربی در بارۀ قالین های افغانی در این حصه صدق می کند.
زیرا گل ها در قالین های افغانی در طول قرون و اعصار مختلفه به عمل آمده طوری که حدس زده میشود اقوام کوچی افغانستان در ابتدا قالین های یک رنگ را به رنگ طبیعی پشم (سیاه و سفید) تولید می نمودند و بعداَ قالین های خط دار سیاه و سفید بافت میشد. چنانچه تا حال در بافت گلیم های پشمی در افغانستان متداول می باشد. بعداَ به مرور زمان که اقوام بافنده استحصال رنگ را از نباتات و گیاه دریافتند قالین رنگه مروج گردید. این قالین ها نیز در مرحلۀ نخست یک رنگ و یا شکل چهارخانه را داشت و بالاخره به مرور زمان اشکال هندسی مروج گردید که آنهم طوری که در فوق تذکر یافت مربوط دوشیزگان جوان و زنان می باشد که این اجزا در طول تاریخ چندین قرن به قالین های افغانی بافت شده و در حال حاضر شکل یک نقش و گل را بخود گرفته و هر گل و نقش مسلسل از اجزای مستقل و مختلف متشکل می باشد و تا امروز این وصف خود را نگهداشته است. انواع مختلف قالین افغانی که شهرت بسزایی دارد به ٥٧ نوع میرسد. این قالین ها نظر به مناطق مولد قالین و به اساس نام قبایلی که در تولید و بافت های مختلف قالین شهرت دارند نام گذاری شده و امروز به نام منطقه و به نام قبیایل مولد قالین مسمی می باشند. مانند هرات، بلوچی، شاخ (نام مناطقی است که قالین تولید می کنند) و سلیمان، عمر، فرخ، اسلام (نام قبایل که قالین می بافند).
سامان و افزاری که توسط قالین بافته میشود عبارتند از نوم و غیره که البته تمام این افزار و سامان آلات در افغانستان ساخته میشود.
با وصف آن که صنعت قالین صنعتی ماشینی در افغانستان انکشاف یافته بالای صنعت قالین بافی و افزار مروجۀ آن 
تاثیری وارد نکرده است.
بیا بریم قالین ببافیم سوی آقچه، تخته تخته، پارچه پارچه


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر