(بج) و (باج) ریشه های فعل در یک عده زبان های هندیست به معنی نواختن و نواختن ساز. در زبان هندی کلمه های (بجنا) و (بجانا) هم از همان
ریشه آمده است.
اندکی بیش از صد سال قبل چون در افغانستان موسیقی عسکری با
دیگر اصطلاحات عسکری در ساحۀ نظامی به میان آمد، دستۀ موسیقی را هم از روی نام
هندی آن (باجه) و یا (باجه خانه) نامیدند، موازی به (توپخانه). بعد ها در دوران
شاه امان الله باجه خانۀ بلدیه نیز به میان آمد که تا سالیان دراز (یعنی تا حدودی
بیست سال پیش) باقی بود که محافل خوشی و سُرور را پُر نشاط می ساخت.
خوانندگان خواهند پرسید که مقصد از این مقدمه چیست؟
از همین ریشه، کلمۀ (بجه) آمده است. چون ساعت دیواری یک بار
می نواخت آن را (یک بجه) میگفتند و چون دو بار می نواخت آن را (دو بجه) و .... همچنین. بهر حال این کلمۀ هندی مانند یک
عده کلمات دیگر در کشور ما آمد و گفتند (یک بجه) و (دو بجه) ............ . در زبان عامیانه کلمۀ (ترنگ) نیز ایجاد شد که
البته همان آواز ساعت است. مثلاَ می گویند ( سه ترنگ ماتل ماندم). حتی در زبان
رندان (ترنگ) معنی وقت و زندگانی را گرفت چنانکه گویند (ترنگت خوش اس) یا این که
(ترنگت کُوک اس !).
تا حال این گونه بیان در زبان گفتاری کابل و اکثر نقاط دیگر
کشور موجود است. اما خوشبختانه کلمۀ (منت Minut)
که از زبان انگلیسی در زبان های هندی داخل شده در زبان ما نیامد. بلکه ما بجای آن مانند زبان عربی کلمۀ (دقیقه)
را بکار میبریم. به جای کلمۀ (بجه) در نوشتن و حتی در گفتار بهتر است کلمۀ (ساعت)
را بکار ببریم. چنانکه در زبان عربی نیز بکار برده میشود، ساعت یک، ساعت دو و یا
دو ساعت ، سه ساعت و .........
اما این همه در صورتیست که عدد بعد از ساعت قرار داده شود
مثلاَ ساعت چهار و یا ساعت شش. اما اگر عدد پیش از ساعت گفته شود مثلاَ (دو ساعت)
در آن صورت معنی آن سرجمع ١٢٠ دقیقه میباشد...
(شیشه گر)
(شیشه گر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر